دل به دلداران سپردن کارهر دلدار نیست

                                                            من به تو جان می سپارم

                                                                               دل که قابل دار نیست!

اگه :

 2+2 = 4

H +2O = آب

ابر + رعد = باران

غم + چشم = اشک

تنهائی + تاریکی = من

عشق + مهر = تو

پس : من - تو = مرگ !

زیاد به ارتباطش فکر نکن ، به جمله آخر بچسب... 

انسانی که در نبرد زندگی می خندد قابل ستایش است.

یک نفر قلب تو را بی سحر و جادو می برد

بی گمان من می شوم بازنده و او می برد

اشک می ریزم و می دانم که چشمان مرا

عاقبت این گریه های بی حد از سو می برد

آنقدر تلخم که هر کس یک نظر میبیندم

ماجرا را راحت از رفتار من بو می برد

من در این فکرم جهان را می شود تغییر داد

عاقبت اما مرا تقدیر از رو می برد

یاد گرفتم به خاطر کسی که دوستش دارم باید دروغ بگم.

یاد گرفتم هیچکس ارزش شکوندن غرورم رو نداره.

یاد گرفتم توی زندگی برای اون که بفهمم چقدر دوستم داره هر روز به یه بهانه ای دلشو بشکونم.

یاد گرفتم گریه ی هیچکس رو باور نکنم.

یاد گرفتم بهش هیچ وقت فرصت جبران ندم.

یاد گرفتم دم از عاشقی بزنم ولی اما از کجا بگم از کی بگم…

می خوام همین جا دلمو بشکونم خوردش کنم تا دیگه عاشق نشه.

تا دیگه کسی رو دوست نداشته باشه.

توی این زمونه کسی نباید احساس تورو بدونه وگرنه اون تورو می شکونه.

می خوام بشم همون آدم قبل کسی که از سنگ بود و دو رو برش دیواری از سکوت و بی تفاوتی…

می خوام تنها باشم…

اى كه مى پرسى نشان عشق چيست!

عشق چيزى جز ظهور مهر نيست

عشق يعنى مهر بى چون و چرا

عشق يعنى كوشش بى ادعا عشق يعنى مهر بى اما اگر

عشق يعنى رفتن با پاى سر عشق يعنى دل تپيدن بهردوست

عشق يعنى جان من قربان اوست

عشق يعنى خواندن از چشمان او

عشق يعنى حرفهاى دل بدون گفتگو

عشق يعنى عاشق بى زحمتى

عشق يعنى بوسه بى شهوتى

عشق ، يار مهربان زندگى ؛ بادبان و نردبان زندگى

عشق يعنى مستى و ديوانگى

عشق يعنى با جهان بيگانگى

عشق يعنى شب نخفتن تا سحر

عشق يعنى سجده ها با چشم تر

عشق يعنى سر به دار آويختن

عشق يعنى اشک حسرت ريختن

عشق يعنى در جهان رسوا شدن

عشق يعنى مست و بى پروا شدن

عشق يعنى سوختن يا ساختن

عشق يعنى زندگى را باختن

عشق يعنى انتظار و انتظار

عشق يعنى هرچه بينى عکس يار

عشق يعنى ديده بر در دوختن

عشق يعنى در فراقش سوختن

عشق يعنى شعله بر خرمن زدن

عشق يعنى رسم دل بر هم زدن

عشق يعنى لحظه هاى التهاب

عشق یعنی نتونی صبر کنی تا کسی شما رو به هم معرفی کنه!!

عشق یعنی همون سلام اول!!

عشق یعنی وقتی دلت میره نتونی جلوشو بگیری!!

عشق یعنی جذب شخصیتش بشی!!

عشق یعنی وقت خوابیدن همش تو این فکر باشی که با چه کلماتی باهاش حرف بزنی!!

آره عشق یعنی همون موقع که هیچش دست خودت نباشه و تازه بفهمی که دلت داره تصمیم میگیره و پادشاهی میکنه!!

سلام من برگشتم ولی اینبار برگشتنم فرق داره

قبلا یه همراهی داشتم یه دوستی ولی الان نه تنهایه تنها واستون می نویسم قبلا واسه یه نفر یه

شخصه خاص می نوشتم الان فقط درمورده چیزایی که واقعا قشنگن براتون میگم

امیدوارم بازم با نظرایه گلتون منو خوشحال کنین

دوستون دارم

سلام خو.بین دوستان

امروز اخرین روزیه که کنارتونم از همتون ممنمونم که دست تنهام نزاشتین

از دو.ستو. عشقه عزیزم کهخ با دنیا عوضش نمی کردم هم خداحافظ

عزیزم امیدوارم که تو زندگیت خوشبخت بشی

چه می شد دستانم به دستانت گره می شد 

چه می شد آغوشم در آغوش خوش تو جا می شد 

چه می شد اشک هایم با لبخندت یکی می شد 

چه می شد بوسه هایم بر گونه های سرخت جاری می شد 

چه می شد گل هایی را که هدیه دادم 

در قلب تو سبد سبد عشق می شد .