عاشقانه دوستان عزیز اگر وقت کردید رویه تبلیغات کلیک کنید بزارید کامل باز شه بعد ببندید ممنون از همگیتون نظر یادتون نره |
|||
چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:, :: 17:58 :: نويسنده : ستایش
چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:, :: 17:53 :: نويسنده : ستایش
نمی خواستم عکساتو پاره کنم نمی خواستم دل بیچاره کنم چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:, :: 17:52 :: نويسنده : ستایش
ای دل بی یارم تنها کسم کارم دیدی ازم دل کند اون که دوستش دارم چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:, :: 17:51 :: نويسنده : ستایش
تو دیگه خودت نبودی گفتی کارمون تمومه منو عاشق کردی و گفتی عشقمون جنونه تو گلوم یه بغض کهنس که همیشه در سکوته چرا از عشقای دنیا سهم غشق ما سقوط بی تو غمگینه دل دیوونه بی صدا شدم تو این زمونه از شلاق بی وفایی تو زخمی تنم خدا میدونه بی تو غمگینه دل دیوونه بی صدا شدم تو این زمونه از شلاق بی وفایی تو زخمی تنم خدا میدونه شاید اشتباه من بود شایدم سادگی کردم اما این تقصیر من نیست اینجوری زندگی کردم مثل جون برام عزیزی من به تو بدی نکردم تو اگه در کردی عشقم من شکایتی نکردم ار گلایه های دنیا سهم من فقط سکوت بود من نفهمیدم از اول عشق ما رو به سفوط بود حالا که غریب و تنهام بی تو محکوم به جنونم ولی عاشقم هنوزم گوش بده برات میخونم بی تو غمگینه دل دیوونه بی صدا شدم تو این زمونه از شلاق بی وفایی تو زخمی تنم خدا میدونه بی تو غمگینه دل دیوونه بی صدا شدم تو این زمونه از شلاق بی وفایی تو زخمی تنم خدا میدونه چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:, :: 17:49 :: نويسنده : ستایش
خسته ام از بغض کهنه ی عشق سنگینه تحملش تو صدام خوبه که به یاد تو قانعم میتونم بگزرم از شکوه ها باورش سخته برام ولی من میرمو چیزی ازت نمیخوام اما بدون هر جا برم بعد تو بغض عشق میمونه از تو برام بغض من وا نمیشه تو صدام خدایا یه دریا گریه میخوام نفهمید اونکه باید میدونست بیشتر از جون هنوز عزیزه برام با جدایی هیچی تموم نمیشه عاشق از عاشقی سیر نمیشه بگو تو اگه عاشق نبودی عاشقت از تو دلگیر نمیشه بغض عشق مونده هنوز تو صدام هنوزم هیچی ازت نمیخوام عاشقت بودمو از عاشقی جز غمت هیچی نمونده برام اما من هنوز به پات مونده ام یه لحظه بی درد نیاسوده ام از جدایی خیلی اگه گذشته اما هنوز به عشقت آلوده ام با جدایی هیچی تموم نمیشه عاشق از عاشقی سیر نمیشه بگو تو اگه عاشق نبودی عاشقت از تو دلگیر نمیشه با جدایی هیچی تموم نمیشه عاشق از عاشقی سیر نمیشه بگو تو اگه عاشق نبودی عاشقت از تو دلگیر نمیشه چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:, :: 17:44 :: نويسنده : ستایش
منو بگیر از این روزای در به در چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:, :: 16:47 :: نويسنده : ستایش
منو تو غمگین و خسته ، هر دوتامون دلشکسته چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:, :: 16:47 :: نويسنده : ستایش
سخته چقد تنها بشی كسی به دادت نرسه چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:, :: 16:45 :: نويسنده : ستایش
دلتنگم دل نكن غمگینم دل نشكن چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:, :: 16:43 :: نويسنده : ستایش
چی عشقِ تو نگاهتو ، داغون و نابود کرده ؟ چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:, :: 16:38 :: نويسنده : ستایش
خیلی دلم گرفته ، از این همه جدایی چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:, :: 16:29 :: نويسنده : ستایش
رو بر گردوندی از تنها عشقت رو کی خیره میشه بی من چشمت دل سوزوندی منو بردی از یاد الکی تب میکردم راس راسکی میمردی با یه چشمک دلو تا آسمونا میبردی الکی دل میکندم که بگی وایسا برگرد نمیدونستم از دستم داری میشی دلسرد الکی بغض میکردم راستکی گریه کردی رفتـــی من پشیمونم برگرد حق با هیچکی جز تو نیست هر چی بگی تو همونه دل به عشقت آروم نیست رفتـــی پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:, :: 20:55 :: نويسنده : ستایش
به كه ميتوانم بگويم؟ مگر درد دوري تو را كسي ميتواند بفهمد؟ مگر كسي ميتواند بفهمد نبودنت برايم چه عذابيست؟ ساعتهايم، دقيقههايم، ثانيههايم، بوي تو را گرفتهاند، تويي كه نيستي اما روياي بودنت آنقدر شيرين است كه گاهي فراموش ميكنم كه نيستي گاهي آنقدر تو را حس ميكنم كه از ياد ميبرم كه نيستي، نميداني چه ميكشم وقتي به خود ميآيم و ميبينم بودنت رويايي بيش نبود، آنقدر برايم عزیزی که به رويايي از تو هم قانعم اما تا كي ميشود فقط با يك رويا زندگي كرد؟ آخر تك تك لحظههاي زندگي واقعيست، بودنم واقعيست، تنهاييم واقعيست، ...، پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:, :: 20:51 :: نويسنده : ستایش
نمیدونم تو الان کجایی و داری به چی فکر میکنی.... اما اینو میدونم که اصلا از یادم نمیری..... دلم خیلی برات تنگ شده........ نمی دونم چرا وقتی یادت می افتم یا اسمت میاد اشکهای منم همین طوری میاد.... میدونی چیه ....... دارم با تو حرف میزنم تویی که تمام زندگی منی...... تویی که اگه نباشی منم نیستم....... تویی که تمام نفسهای من به نفسهات پیوند خورده....... سرت رو بگیر بالا و خوب به من نگاه کن...... مخاطب من تویی خود خودت...... تویی که وجودت بهم آرامش میده...... تویی که از وقتی اومدی شدی تموم زندگیم....... بی تو من میمیرم...... پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:, :: 20:47 :: نويسنده : ستایش
اینجا زمین است. ساعت به وقت انسانیت خواب است؛ عجب موجود سخت جانی ست دل؛ هزاربارتنگ میشود؛ میشکند؛میسوزد؛ میمیرد! وبازهم میتپد!
موضوعات آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان |
|||
|