عاشقانه دوستان عزیز اگر وقت کردید رویه تبلیغات کلیک کنید بزارید کامل باز شه بعد ببندید ممنون از همگیتون نظر یادتون نره |
|||
جمعه 20 خرداد 1390برچسب:, :: 14:39 :: نويسنده : ستایش
آنگاه که غرور کسی را له می کنی، آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی، آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی، آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ، آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی، آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ، می خواهم بدانم، دستانت رابسوی کدام آسمان دراز می کنی تابرای خوشبختی خودت دعا کنی؟
سهراب سپهري
پنج شنبه 19 خرداد 1390برچسب:, :: 2:50 :: نويسنده : ستایش
جز تو کی می تونه عزیزه من باشه کی می تونه تو قلبه من جا شه مگه میشه مثل تو پیداشه همه چیزم وای عزیزم جز من کی واسه دیدنه تو حریصه اسمه تو رو قلبش می نویسه گونه هاش از ندیدنت خیسه همه چیزم وای عزیزم پنج شنبه 19 خرداد 1390برچسب:, :: 2:42 :: نويسنده : ستایش
اگه حسودا بزارن میبرمت یه جایی که ندونن کجایی اخه تا کی جدایی دوست دارم خدایی نمیزارم یه غریبه جامو تو قلبت بگیره دستای تورو بگیره اگه بخواد بگیره خداکنه بمیره جونم واست بگه دیگه طاقت ندارم دوست دارم بدون تا وقتی زنده هستم
پنج شنبه 19 خرداد 1390برچسب:, :: 2:29 :: نويسنده : ستایش
حالا که امیده بودنه تو در کنارم داره میمیره منو گریه ممتددنصفه شبو دوباره دلم میگیره حالا که نیستی بغض گلومو گرفته چطوری بشکنمش بیا ببین دقیقهایی که نیستی اونقدر دلگیره که داره از غصه میمیره عذابم میده این جایه خالی زجرم میده این خاطراتو فکرم بی تو داغونو خستس کاش از یادم بره اون صداتو عذابم میدهههههه عذابم میده منمو این جایه خالی که بی تو هیچ وقت پر نمیشه منمو این عکس کهنه که از گریم دلخور نمیشه منمو این حال و روزی که بی تو تعریفی نداره منمو این جسم تو خالی که بی تو هی کم میاره عذابم میده این جای خالی ............. تا خوابتو میبینمو میگم شاید وقتش رسیده بی خوابی میشینه تو چشمام مهلت نمیده نه دوباره نیستی تو شعرام حرفی واسه گفتن ندارم دوباره نیستی بغض گلمو می گیره کم میارمممممممممم عذابم میده این جای خالی زجرم میده این خاطراتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت............
پنج شنبه 19 خرداد 1390برچسب:, :: 2:16 :: نويسنده : ستایش
نه امشب می خوای بری بدونه من، خیسه چشای نیمه جونه من ، حرفا نمیشه باورت چکار کنم خدایا راحت داری میری که بشکنم عشقم بزار نگات کنم یکم شاید بمونه باهم دستای ما به جونه تو دیگه نفس نمونده واسه من نرو دیگه توهم دله منو نشکن دلم جلوی چشات داره میمیره نگام نکن بزار دلم بمونه روی پاهاش فقط یه زره اخه مهربون باش خدا ببین چطوری داره میره اره تو راست میگی که بدشدم اروم میگی که جون به لب شدم امشب بمون اگه بری چیزی درست نمیشه ساده نمیشه که بی خبر بری عشقم بگو نمیشه بگذری ازمن بگو کنارمی همیشه تورو خدا ببین چه حالیم نگو که میری دلم می خواد که دستمو بگیری نروبدونه تو شکنجه میشم پیشم بموندیگه چیزی نمیگم اخریشه کسی واسم شبیه تو نمیشه بمون الهی واست بمیرم
پنج شنبه 19 خرداد 1390برچسب:, :: 2:10 :: نويسنده : ستایش
از خودم از این احساس حتی از اونم گله دارم نمیدونم چرا من این روزا بیقرارم من کم اوردم هی غصه خوردم بخدا سخت برام دلهره دارم تا صبح بیدارم از خجالت خیسه چشمام حالا که فهمیده که دوسش دارم می ترسم ازم جداشه یه روز بیخودییییییییییییییییییییییییییی
موضوعات آخرین مطالب پيوندها
![]() نويسندگان |
|||
![]() |