عاشقانه دوستان عزیز اگر وقت کردید رویه تبلیغات کلیک کنید بزارید کامل باز شه بعد ببندید ممنون از همگیتون نظر یادتون نره |
|||
چهار شنبه 5 مهر 1391برچسب:, :: 22:7 :: نويسنده : ستایش
اگه عمرم یه نفس بود واسه دیدار تو بس بود …
آن دم که کوله بارت را میبستی تا از دریای چشمانم کوچ کنی، ای که بعد تو هر روز هودج خیالم بسوی خرابه ی تنهایی میتازد،بگو آن دم لحظه ای با خود گفتی که بعد تو آرزوهای رنگ باخته ام را در کدامین گوش زمزمه خواهم کرد؟ نظرات شما عزیزان:
موضوعات آخرین مطالب پيوندها
![]() نويسندگان |
|||
![]() |