عاشقانه دوستان عزیز اگر وقت کردید رویه تبلیغات کلیک کنید بزارید کامل باز شه بعد ببندید ممنون از همگیتون نظر یادتون نره |
|||
جمعه 4 آذر 1390برچسب:, :: 12:22 :: نويسنده : ستایش
شبها در بستر غم تنهایی خود چشمان خود را می بندم تا تو را حس می کنم درخیابانی خالی که انتهای آن پیدا نیست می گویم شاید در میان مه گم شوم به راستی همه روزهای با تو بودن خوب است دلم ، غرورم ، خنده هایم و... مژه هایت را نگاه کن مرا فریاد می زنند همه رویا بودند ، هیچ جیرجیرکی نمی خواند نظرات شما عزیزان:
موضوعات آخرین مطالب پيوندها
![]() نويسندگان |
|||
![]() |