عاشقانه دوستان عزیز اگر وقت کردید رویه تبلیغات کلیک کنید بزارید کامل باز شه بعد ببندید ممنون از همگیتون نظر یادتون نره |
|||
چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:, :: 23:30 :: نويسنده : ستایش
و باز من بدخلقم و بد عهد زیانبارم و مغرور پشت سر من حرف زیاد است!!!مگر نه؟؟؟؟؟؟ به تو نرسیدم اما خیلی چیزا رو یاد گرفتم یاد گرفتم بخاطر کسی که دوسش دارم باید دروغ بگم یاد گرفتم هیچکس ارزش شکوندن غرورم رو نداره یاد گرفتم توی زندگی برای اون که بفهمم چقدر دوستم داره هر روز به یه بهانه ای دلشو بشکونم. یاد گرفتم گریه ی هیچکس رو باور نکنم. یاد گرفتم بهش هیچ وقت فرصت جبران ندم. یاد گرفتم دم از عاشقی بزنم ولی اما از کجا بگم از کی بگم... می خوام همین جا دلمو بشکونم خوردش کنم تا دیگه عاشق نشه. تا دیگه کسی رو دوست نداشته باشه. توی این زمونه کسی نباید احساس تورو بدونه وگرنه اون تورو می شکونه. می خوام بشم همون آدم قبل کسی که از سنگ بود و دو رو برش دیواری از سکوت و بی تفاوتی... می خوام تنها باشم می خوام تنها باشم می خوام تنها باشم.... نظرات شما عزیزان:
موضوعات آخرین مطالب پيوندها
![]() نويسندگان |
|||
![]() |